تحقیق درباره سرمایه داری

تحقیق درباره سرمایه داری

سرمایه داری

سرمایه داری یک سیستم اقتصادی است که در آن افراد خصوصی،مالکیت و مدیریت شرکت ها را در دست دارند، نه دولت. این شرکت ها برای کسب و کار با شرکت های دیگر رقابت می کنند. آنها تصمیم می گیرند چه محصولاتی را می خواهند تولید کنند، چه مقدار از آنها باید تولید شود و کجا آنها را باید به فروش برسانند. شرکت ها همه اینها را انجام می دهند تا سود خود را برای صاحبانشان به دست آورند. افرادی که از پول خود برای مدیریت شرکت ها یا راه اندازی شرکت ها استفاده می کنند سرمایه دار نامیده می شوند. حتی اگر یک شکل خالص سرمایه داری وجود نداشته باشد و دولت ها به نوعی اقتصاد را کنترل می کنند، آن ها محبوب ترین نظام اقتصادی جهان هستند. در ایالات متحده، دولت تا حد ممکن خود را از اقتصاد دور نگه می دارد، اما در بعضی از کشورهای اروپایی کنترل اقتصادی بسیار بزرگتر است. نام های دیگر سرمایه داری اقتصاد بازار آزاد یا سرمایه گذاری آزاد هستند.تحقیق درباره سرمایه داری

ویژگی های سرمایه داری

در سیستم سرمایه داری، خانوارهای خصوصی نیازمند کالاها هستند. آنها این کالاها را از درآمد خود دریافت می کنند. برخی از خانوارها درآمد بیشتری نسبت به دیگران دارند. گاهی اوقات تنها یک عضو از یک خانواده شاغل است، در برخی موارد زن و شوهر کار می کنند. پس آنها پول بیشتری برای خرید کالاها می گیرند. این تقاضای اقتصاد است. از سوی دیگر، شرکت ها و کسب و کار ها کالاهای خصوصی، خدماتی را برای خانوارهای خصوصی ارائه میدهند. آنها محصولاتی را تولید میکنند که فکر میکنند مصرف کنندگان میخواهند آن را خریداری کنند.

کالا در نظام سرمایه داری

برای انجام این کار آنها نیاز به کارگران برای تولید این کالاها و خدمات دارند. این بخش عرضه اقتصادی است. شرکت ها و خانوارها در بازارها همدیگر را یاری میکنند. در اینجا آنها کالا، خدمات و مشاغل (کار) را مبادله می کنند. یک بازار مکانی است که مردم در آن خرید و فروش می کنند. در یک جامعه سرمایه داری، قیمت کالاها، خدمات و نیروی کار با عرضه و تقاضا تعیین می شود. اگر تعداد زیادی از مردم بخواهند یک محصول خاص خریداری کنند قیمت آن بالا خواهد رفت. محصولاتی که تولید انبوه هستند معمولا قیمت پایین تری دارند.

رقابت

یکی دیگر از ویژگی های مهم سرمایه داری رقابت است. بسیاری از شرکت ها ممکن است محصول یکسان را به فروش برسانند. بهمین خاطر شرکت ها سعی خواهند کرد محصولات بهتر را با قیمت ارزان تر به فروش برسانند تا بتوانند مصرف کنندگان را به خرید محصولات خود ترغیب کنند. شرکت هایی که نمی توانند رقابت کنند اغلب از کسب و کار خارج می شوند. همین در مورد دستمزد هم صدق میکند. در بعضی موارد، کسب و کار مجبور است به کارگران پول بیشتری بدهد. در موارد دیگر، کارهای دارای حقوق کم اغلب در مناطقی وجود دارد که کارگران بیشتر از حد نیاز وجود دارد.

چگونه دولت اقتصاد را تنظیم می کند

در دنیای امروز دولت ها به نحوی خاص درگیر اقتصاد می شوند و رهبران اغلب تصمیم های اقتصادی می گیرند. یک دولت باید اطمینان حاصل کند که رقابت کافی برای حفظ قیمت پایین محصولات با کیفیت بالا وجود دارد. اگر تنها چند شرکت تولیدی تولید کنند، ممکن است موافقت کنند قیمت ها را بالا نگه دارند. در یک انحصار، تنها یک شرکت کالا و خدماتی را تولید می کند که همه به آن نیاز دارند، بنابراین می تواند قیمت را تعیین کند. در نیمه دوم قرن نوزدهم شرکت ها شروع به بزرگ شدن کردند، با در نظر گرفتن موارد کوچکتر.

تاثیر تصمیم رهبران کسب و کار بر جامعه

به زودی این شرکت های بعه اصطلاح مورد اعتماد قدرت زیاد و بر روی بازار و قیمت ها کنترل داشتند. ایالات متحده در آغاز قرن بیستم یک قانون تصویب کرد که به شرکت های کوچکتر کمک کرد. رهبران کسب و کار اغلب در مورد تاثیر تصمیماتشان بر جامعه اهمیت نمیداندند. به عنوان مثال، یک کارخانه ممکن بود یک رودخانه را با ریختن زباله کثیف و آلوده کند. این کار سازمان های دولتی است تا اطمینان حاصل کنند که این اتفاق نیافتد.

سیستم اقتصاد بازار اجتماعی

وضعیت اقتصاد در تمام طول زمان یکسان نیست. به طور معمول، همیشه که از خواب بیدار می شوید. گاهی اوقات وضعیت اقتصاد یک کشور خوب است، همه پول کافی دارند و کالاهای زیادی تولید میشود. از سوی دیگر ممکن است سال هایی باشد که افراد زیادی بیکار باشند و کارخانه ها نتوانند محصولات خود را به فروش برسانند. چرخه ی کسب و کار چهار مرحله را نشان میدهد. بعضی از کارشناسان معتقدند دولت باید ثبات و کمکرسانی به اقتصاد را در موقعیت های بد داشته باشد. باید مالیات و نرخ های بهره را پایین بیاورد تا مردم بتوانند راحت تر پول قرض کنند. در کشورهای سرمایه داری برخی بسیار غنی هستند و می توانند همه چیز بخرند. دیگران پول کمی دارند و نیاز به لباس، غذا و محل زندگی دارند. بسیاری از کشورهای اروپایی سیستم هایی دارند که مردم فقیر توسط دولت حمایت می شوند و افراد ثروتمند باید مالیات بیشتری بدهند. این سیستم اقتصاد بازار اجتماعی نامیده می شود.

تاریخچه سرمایه داری

سرمایه داری از زمان های قدیم وجود داشته است. اما در قرن های 15 و 16 با رشد صنعت مهم شد. تا سالهای 1700، دولت مردم خود را تشویق می کردند تا با فروش کالاها به کشورهای دیگر پول بیشتری کسب کنند. کالاهای وارداتی گران تر شد و کشور توانست محصولات خود را به فروش برساند. این به معنی “تجارت” شناخته شد. با وجود تغییراتی که اقتصاد کشورها به ارمغان آورده است. صاحبان کارخانه ها نمی خواستند دولت ها تجارت بیشتری را کنترل کنند. آنها می خواستند شرکت های خود را خودشان اداره کنند. این ایده به نام آزادی فزاینده شناخته شد که به معنای «اجازه انجام دادن» در فرانسه است.

کتاب آدام اسمیت

“آدام اسمیت”، اقتصاددان بریتانیایی، در کتاب خود، ثروت ملل،  آزادی کسب و تجارت را توضیح داه است. بریتانیا اولین کشور برای تغییر قوانین خود بود و اجازه تجارت آزاد را داد. در طول این دوره، کشورهای بیشتری محصولات و کالاهایی تولید کردند و بسیاری سرمایه دار غنی شدند. با این حال، کارگران عادی به اندازه کافی درآمد نداشتند و مجبور بودند تا روزانه 16 ساعت کار کنند، حتی گاهی اوقات در مکان های خطرناک. این مشکلات منجر به ایجاد اتحادیه های کارگری شد که کارگران را محافظت می کرد.

سوسیالیسم

در اواسط قرن نوزدهم سوسیالیسم محبوب شد. آلمان پیشنهاد داد که دولت باید اقتصاد را کنترل کند، که باید شامل تمام زمین ها ، کارخانه ها و شرکت ها میشد. در یک اقتصاد سوسیالیستی دولت تلاش می کند تا پول را به طور برابر در میان کارگران گسترش دهد. بسیاری از کشورها این ایده های سوسیالیستی را دنبال کردند که بعدها به آن منجر شد. سرمایه داری در طول دهه 1930 تقریبا سقوط کرد. بسیاری از بانک ها، کارخانه ها و فروشگاه ها مجبور به بستن شدند و میلیون ها نفر کار خود را از دست دادند.

جان مینارد کینز

بسیاری دیگر به سرمایه داری اعتقاد نداشتند. به عنوان یک نتیجه، “جان مینارد کینز”، اقتصاددان بریتانیایی، استدلال کرد که دولت باید کاری برای مبارزه با افسردگی انجام دهد. در آمریکا برنامه ای به نام”نیو دیل” معرفی کرد که در آن، او به آمریکایی ها در زمان های بد کمک میکرد. امروزه نظریه “کینز” به طور گسترده پذیرفته شده و کشورهای مدرن سرمایه داری را با نوعی کنترل دولتی ترکیب می کنند. دولت ممکن است صنایع ای را که برای اقتصاد کشور مهم هستند، مانند چاه های نفتی، بانک ها و خطوط هوایی تشکیل دهند. اکثر مردم احساس میکنند که اقتصاد بازار آزاد باید باقی بماند، اما دولت هنوز باید اطمینان یابد که قوانین اقتصادی حفظ شده است.

به زبان انگلیسی بخوانیم

Capitalism

Capitalism is an economic system in which private people, not the government, own and run companies. These companies compete with other companies for business. They decide what products they want to produce, how much they should cost and where to sell them. Companies do all these things in order to make profits for their owners. People who use their money to start companies or run companies are called capitalists. Even though a pure form of capitalism does not exist and governments control the economy in some ways it remains the world’s most popular economic system. In the United States the government keeps itself out of the economy as far as possible but in some European countries economic control is much larger. Other names for capitalism are free-market economy or free enterprise.

Features of capitalism

In a capitalist system private households need goods. They buy these goods from the income that they have. Some households have more income than others. Sometimes only one member of a household has a job, at other times both husband and wife go to work. Then they have more money to buy goods. This is the demand side of the economy. On the other side companies and businesses offer private households goods and services. They produce the goods that they think consumers will want to buy.

Goods in capitalism

To do this they need workers to produce these goods and services. This is the supply side of the economy. Companies and households get together at markets. Here they exchange goods, services and jobs (labor). A market is a place where people buy and sell things. In a capitalist society the prices of goods, services and labor are determined by supply and demand. If a lot of people want to buy a certain product its price will go up. Products that are mass produced usually have low prices.

Competition

Another important feature of capitalism is competition. Many companies may sell the same type of product. Companies will try to sell better products at a cheaper price so that they can get consumers to buy their products. Firms that cannot compete are very often driven out of business. The same can be said about wages. In some cases, businesses have to pay workers more money to get them to work. In other cases, low paid work often exists in areas where there are more workers than are needed.

How governments regulate the economy

In today’s world governments get involved in the economy in certain ways and leaders must often make economic decisions. A government must make sure that there is enough competition to keep prices low the quality products high. If only a few companies produce product`s they may agree to keep prices high. In a monopoly, only one company produces goods and services that everybody needs, so it can set the price. In the second half of the 19th century companies started to get bigger and bigger by taking over smaller ones.

Efficacy of business leaders decision

Soon these so-called trusts had a lot of power and controlled on the market and the prices. At the beginning of the 20th century the United States passed a law which helped smaller companies survive. Business leaders often do not care about what their decisions may do to our society. For example, a factory may pollute a river by pouring dirty into it. It is the job of government organizations to make sure that this does not happen.

Social market economy

The state of economy is not the same all the time. Normally, there are always ups and downs. Sometimes the economy of a country is in good condition, everybody has enough money and lots of goods are produced. On the other side there may be years in which there are a lot of unemployed people and factories cannot sell their products. The business cycle shows the economy in four phases. Some experts believe that the government must stabilize and help the economy in bad times. It should lower taxes and interest rates so that people can borrow money more easily. In capitalist countries some are very rich and can afford to buy everything. Others have little money and need clothing, food and a place to live. Many European countries have systems in which poor people are helped by the government and richer people have to pay more taxes etc. This system is called social market economy.

History of capitalism

Capitalism has existed since ancient times. But it became important in the 15th and 16th centuries with the growth of, industry and Until the 1700s governments encouraged their population to make more money by selling goods to other countries. Imported goods were made more expensive so that countries could sell their own products. This became known as mercantilism. The brought changes to the economies of many countries. Factory owners did not want governments to control trade any more. They wanted to run their companies by themselves. This idea became known as laissez-faire, which means “allow to do” in French.

Adam smith book

In his book, The Wealth of Nations, British economist Adam Smith described how laissez faire should. Great Britain became the first country to change its laws and allow free trade. During this period, countries produced more and more products and goods and many capitalists became rich. However, normal workers did not earn very much and had to work up to 16 hours a day, sometimes in dangerous places. These problems led to the creation of trade unions, which protected workers.

Socialism

In the middle of the 19th century socialism became popular. The German suggested that the government should take over and control the economy. It should own all the land, the factories and companies. In a socialist economy the government tries to spread money evenly among the workers. Many countries followed these socialist ideas, which later on led to. Capitalism almost collapsed during the of the 1930s. Many banks, factories and stores had to close and millions of people lost their jobs.

John Maynard Keynes

Many did not believe in capitalism any more. As a result, the British economist John Maynard Keynes argued that the government had to do something to fight depression. In America introduced a program called New Deal in which he gave Americans help those who needed in bad times. Today Keynes’ theory is widely accepted and modern countries combine capitalism with some kind of government control. The state may own industries that are important to the country’s economy, like oil wells, banks or airlines. Most people feel that free market economy should remain but the government should still be around to see that economic rules are kept.

جبار باغچه بان که بود؟