اگر من یک اسکیمو بودم
تحقیق در مورد اسکیموها
انشا در مورد اسکیمو، انشا درباره اسکیمو، تحقیق درباره اسکیمو، انشا در مورد اگر من یک اسکیمو بودم،
هر کدوم از موضوع ها رو خواستین کلیک کنید.
انشا در مورد اگر من اسکیمو بود :
انشا در مورد اسکیمو ها :
اگر من اسکیمو بود :
مقدمه:
انسان ها همیشه در هر شرایط آب و هوایی در زمین زندگی کرده اند و خود را با آن شرایط اب و هوایی وفق داده اند ، انشایی که امروز می خواهم برای شما بازگو کنم ، درباره اسکیمو ها هست، که در آب و هوای سرد قطبی زندگی می کنند .
اگر من یک اسکیمو بودم
بدنه:
اگر من اسکیمو بودم همیشه سعی می کردم لباس هایی ضخیم از پر و خز بپوشم تا خودم را در مقابل سرما حفظ کنم .
با پدر و پدر بزرگم سگ هایمان را آماده می کردم و سورتمه سواری می کردم و با آنها شکار می رفتم .
سعی می کدم در موقع بیکاری نیزه های خوبی بسازم تا موقع شکار نهنگ و گوزن های شمالی بهتر عمل کنند .
البته من زیاد دوست ندارم که به محیط زیست آسیب برسونم ولی زندگی ما اسکیموها از همین راه تامین می شود.
از دندان و شاخ و مهره های حیوانات شکار شده برای خودم گردنبند شانس درست می کردم ، یا پوست آنها را تمیز می کردم و لوازم مصرفی خودم را درست می کردم و وسایل مفید مانند : نمکدون یا جوراب یا کلاه و پوشاک چرمی درست می کردم.
روغن حیوانات شکار شده رو نگه می داشتم و از آنها استفاده مفید می کردم.
بعضی موقع برای سرگرم کردن خودم ، خونه هایی با قالب های یخی درست می کردم و درون آن خودم را گرم می کردم .
اگر یه بچه اسکیمو بودم ، اطراف خونه یخی مون و کمی آن طرف تر یخ ها را می شکستم و با قلاب ماهیگری خودم منتظر می نشستم تا ماهی بگیرم .
اگر اسکیمو بودم سعی می کردم حیوانات بومی قطب رو پرورش بدم تا موقع نیاز از آنها برای خوراک استفاده کنم و مجبور نباشم هی به شکار بروم.
اگر من اسکیمو بودم ، مطمئنا گوشت رو بصورت خام نمی خوردم و سعی می کردم با آتش بپزم و بخورم .
اگر اسکیمو بودم سعی می کردم با مردم دنیا ارتباط برقرار کنم و به انها بگویم که زمین را آلوده نکنند ، چون اینجا در قطب، یخ ها روزبه روز آب می شوند و برای زمین خطرناک است.
اگر من یک اسکیمو بودم
تحقیق در مورد اسکیموها:
مقدمه:
حدود 4000 سال پیش ، گروهی از اهالی آسیا به سوی سرزمینهای سرد شمالی رفتند و در آنجا ساکن شدند. به این ساکنان جدید «اسکیمو» گفتند.
اسکیموها مردمانی هستند که در سرزمینهای قطبی (شمالی) سیبری، آلاسکا، کانادا و گرینلند زندگی میکنند. اسکیموها از قومی قدیمیتر به نام مردم تولی نشأت گرفتهاند.
اگر من یک اسکیمو بودم
اسکیموها با شکار نهنگ، شیر ماهی و گوزن شمالی زندگی را میگذرانند.
آنها با پوست حیوانات و قالبهای منظم یخ، خانه هایی گرم و امن می سازند و زمستان های سرد و طولانی قطب را در این خانه ها به سر می برند.
اسکیموها از همه قسمتهای شکارشان به شکلی استفاده می کنند.
گوشت آن را گاهی خام می خورند، با پوستش قایق، لباس و چادر می سازند، با استخوانهایش سوزن و سرنیزه درست می کنند و چربی آن را به جای نفت و چوب می سوزانند.
انشا درباره اگر من یک اسکیمو بودم
مهمترین وسیله حمل و نقل اسکیموها نیز سورتمه هایی است که سگها آن را می کشند.
امروزه حدود 100 هزار اسکیمو در گرینلند، شمال کانادا، آلاسکا و سیبری شوروی زندگی میکنند.
در صد سال اخیر، به سبب ورود اروپاییان به قطب، زندگی اسکیموها نیز تغییر کرده است.
اما هنوز بسیاری از آداب سنتی میان آنها رعایت میشود.
انشا در مورد اگر من یک اسکیمو بودم
ویژگیها
آنها چشمانی کشیده (بادامی)، صورتی پهن و اندامی کوتاه و پهن با دست و پایی کوتاهتر از معمول دارند. چنین اندامی به آنها کمک میکند تا در شرایط سرد و سخت آب و هوایی قطب شمال گرم بمانند.
زندگی در گذشته
اسکیموها در گذشتههای دور، فقط از لباسهایی از پوست خز استفاده میکردند.
بعضی از آنها در تابستان درون چادر زندگی میکردند.
آنها تیر و کمان و نیزه میساختند و خوک آبی، نهنگ، ماهی، پرندگان دریایی کوچک و گوزن قطبی شکار میکردند.
اسکیموها روی قایقهای پارویی از جنس پوست و کرجیهایی به نام کایاک سوار میشدند و از سگهای قطبی برای کشیدن سورتمه استفاده میکردند.
منبع : کلاس درسی
مطالب دیگر:
تصور کنید در یک باغ پرگل ایستاده اید
دیدگاه کاربران ...
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.