انشا درباره ی دیدن مورچه ای که باری میکشد
انشا درباره ی دیدن مورچه ای که باری میکشد
وقتی مورچه ای را می بینم، ذهنم بیشتر به تلاش ها و زندگی او معطوف می شود. مورچه ها زندگی متفاوت و دسته جمعی دارند و خیلی مراقب خانواده جمعی خود هستند و من این رو به چشم خودم موقع بازی کردن دیدم .
ماجرا من و مورچه :
هوا کمی گرفته بود و بعضی موقع قطرات باران خیلی کم کم می اومد ، من در حال توپ بازی بودم و توپ رو همش می کوبیدم زمین ، و بالا و پایین رفتن اون رو نگاه می کردم و سرگرم بازی بودم که ناگهان چشمم به خط سیاهی در زمین افتاد که پشت سرهم کشیده شده بود.
کمی نزدیک تر شدم؛
دیدم گروهی از مورچه ها پشت سرهم چیده شدن و خیلی سریع در رفت و آمد هستند.
کمی جلوتر رفته و دقیق تر نگاه کردم ، دیدم که همه آنها در دهانشان چیزی شبیه گلوله سفید رنگ گرفته و خیلی سریع به طرف لانه خود در زیر زمین حرکت می کنند .
از خود پرسیدم ؛ اینها چه هستند ؟
کمی آنطرف تر رفتم ، جایی که مورچه ها از آنجا می آمدند ، دیدم که لانه قبلی مورچه ها خراب شده و کمی آب رفته و برای همین ، مورچه ها از انجا چیزی می آورند .
مادرم رو صدا کردم و ازش پرسیدم که اینها چه هستند ؟
و او به آرامی لبخندی زد و گفت:
که اینها تخم مورچه ملکه هستند که هنوز در نیومده اند و مورچه های کارگر برای اینکه این تخم ها خراب نشوند به جای دیگری می برند .
از مامانم پرسیدم که مگه مورچه ها هم کارگر دارند ؟
و او گفت که بله ! خانواده مورچه ها شامل ، ملکه ، کارگر و نگهبان هست و یک زندگی دسته جمعی دارند و اگه ملکه اونها بمیره ممکنه همه مورچه ها بمیرند و من اونجا معنی همکاری و تعاون در کارها رو خیلی درک کردم.
- انشا درباره سردار سلیمانی
- تحقیق در مورد محل دقیق هر یک از غدد دستگاه هورمونی
- درباره یکی از هنرها چند سطر بنویسید
- تحقیق در مورد از دریا چه استفاده هایی می شود
- متن انگلیسی در مورد مورچه
- تحقیق کوتاه در مورد آداب روز عید غدیر
دیدگاه کاربران ...
عالی بد نبود خوبم بود بدک نبود
بلاخره تکلیف مشخص نشد!!!
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.