تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس ، تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس پنج، تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس ششم، تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس هفتم، تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس هشتم.
مقاله آماده بصورت کامل قابل ویرایش در PDF و WORD
تولد:
سیدمجتبی میرلوحی که بعداً نام خانوادگی مادرش نواب صفوی را برگزید، در ۱۳۰۳ش در خانیآباد تهران زاده شد. پدرش سیدجواد، روحانی و مادرش علویهای بود. پس از درگذشت پدرش زیر نظر عمویش بزرگ شد. نواب نام خانوادگی مادرش بود که خودش آن را برگزید.
تحصیلات:
حجت الاسلام والمسلمین نواب صفوی در 7 سالگی وارد دبستان حکیم نظامی شد و سپس در مدرسه صنعتی آلمانیها به تحصیل ادامه داد. او همزمان در یکی از مساجد خانیآباد نو به فراگیری دروس دینی نیز مشغول شد.
وی دروس حوزوی خود را در فقه، اصول، تفسیر قرآن، اصول سیاسی و اعتقادی در نجف نزد آیات عظام علامه امینی، حسین قمی، محمد تهرانی و مدنی تا پایان سطح ادامه داد.
در بیان استعداد و تلاش سیدمجتبی همین بس که علامه امینی (صاحب الغدیر) در توصیف وی میگوید:
«یک سال که آقا سیدمجتبی از من تعلیم گرفت دیگر چیزی نماند که به او نیاموخته باشم».
سید در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ ش. در یک سخنرانی از دانشآموزان میخواهد تا بهسوی مجلس رفته، نسبت به هجوم اجانب و تهدید فرهنگ غرب اعتراض نمایند و درخواستشان را طرح کنند. تحقیق در مورد شهید نواب صفوی
با سخنرانی سیّد دانش آموزان مدرسه دست به تظاهرات میزنند.
از مدرسه آلمانی ها به مدرسه ایرانشهر و از آنجا به دارالفنون رفته، مدارس را تعطیل میکنند و با هم به طرف مجلس حرکت میکنند.
در بین راه از مردم هم افرادی به آنها میپیوندند.
تظاهرات باشکوهی روی میدهد و با تیراندازی ماموران بهسوی مردم دو نفر کشته میشوند و چیزی نمیگذرد که دولت قوام سقوط میکند.
ویژگی
نواب صفوی در عین داشتن جثهای نحیف، به لحاظ جسمی، سالم، چالاک و نظیف، شجاع و ورزشکار بود.
بسیاری از روزها را روزه داشت و پاسی از شب را به مناجات با خدا میگذراند. به هنگام نماز برخی از رکوعهایش به دو ساعت میرسید.
از وی همواره بهعنوان مرد علم و عمل یاد میشود.
رئوف و مهربان بوده، نهایت احترام را به مادر و خانواده خود میگذاشت.
نزد مردم فردی متواضع بود و در عین تنگدستی در حد توان خود به نیازمندان کمک مینمود، ولی در برابر هرگونه ظلم و بیعدالتی و پایمال شدن احکام اسلامی بسیار باصلابت عمل مینمود.
نواب در تامین مخارج زندگی از شهریه حوزه استفاده نمیکرد، بلکه در کنار تحصیل علم با کار در مشاغل مختلف مایجتاج زندگی خویش را تهیه مینمود.
فعالیت های مذهبی و سیاسی:
پس از اتمام تحصیلات دبیرستان، در خرداد ۱۳۲۲ش به استخدام شرکت نفت آبادان درآمد.
وی با برگزاری جلسات دینی برای کارگران، با تشریح نابرابریهای موجود به روشنگریهای خود در برابر استعمار ادامه داد.
از جمله صحبتهای وی در اعتراض به این جمله که در نقاط مختلف شهر از سوی کارکنان انگلیسی نوشته بود:
«ورود ایرانی و سگ ممنوع» میگفت:
«نفت برای ملت ایران است و خارجیها آمدهاند برای ما کار کنند، نه اینکه ما را تحت سلطه خود درآورند و قسمتهایی از آبادان را گرفته اجازه ورود به ما نمیدهند»،
تا اینکه به دلیل درخواست حکم قصاص مشابه در قبال تنبیه یکی از کارگران توسط یک مهندس انگلیسی درگیری رخ داده، نواب بهعنوان محرک جریان، تحت تعقیب قرار گرفت.
مهاجرت به نجف
از شرکت نفت به طور مخفیانه بیرون آمده و راهی حوزه علمیه نجف اشرف شد.
تاریخ این مهاجرت باید در فاصله سالهای ۱۳۱۹-۱۳۲۱ش بوده باشد، تحصیل وی در این شهر، سه سال و نیم به طول انجامید و در حین درس خواندن برای تامین زندگی خود کار میکرد و نقل شده است که در این دوران از وجوهات شرعی استفاده نمینمود.
نواب در مدرسه بزرگ آخوند خراسانی حجرهای گرفت و مطابق با برخی منابع نزد استادان مشهوری مانند علامه امینی (صاحب الغدیر)، آیتالله سید حسین طباطبایی قمی و آیتالله شیخ محمد تهرانی به تحصیل فقه، اصول، تفسیر قرآن و مباحث اعتقادی پرداخت.
ترور کسروی
همزمان با اقامت نواب صفوی در نجف، احمد کسروی با انتشار آثاری در عرصههای مختلف در تهران به اوج شهرت رسیده بود؛ پرداختن وی به مذهب و به ویژه نشر دو کتاب درباره اسلام و شیعه، موجب ناراحتی بسیاری در میان متدینین و روحانیان ایران گردید.
نقد تند به مذهب و تشیع محتوای بیشتر آثار کسروی در این دوره بود که برخی از آنها مانند کتاب شیعهگری به زبان عربی نیز ترجمه شد.
یکی از این آثار که به احتمال همان کتاب شیعهگری است در نجف به نواب صفوی میرسد،
وی با مطالعه آن و آگاهی از محتوای توهینآمیزش به تشیع با تعطیل نمودن درس و بحث به ایجاد هیجان در بین علما و طلاب مقیم نجف میپردازد.
سرانجام بنابر تصمیم بعضی از علماء نجف نواب صفوی به نمایندگی از طرف حوزه علمیه به ایران آمده با اصلاح افکار منحرف شده جوانان، بساط کسروی را جمع کند.
در راستای همین اقدامات چند بار هم به منزل کسروی رفته و در جلسات علنی وی شرکت و در انظار عموم او را نقد میکند، که این رفتار با تهدیدی از جانب کسروی مواجه میشود.
و در آخرین اظهارت بیان میدارد:
«من به تو اعلام میکنم و تو را بهعنوان یک مانع نسبت به مذهب، حتی نسبت به مملکتم میدانم.».
پس از این سلسله رویاروییها و علاوه بر آن سودمند نبودن اقدامات علمی فراوان دیگر علمای وقت نواب با اعتقاد به ارتداد کسروی،
حذف فیزیکی وی را طراحی کرده و در پی اقدامی نافرجام با سلاحی که از پول اهدایی شیخ محمدحسن طالقانی از روحانیان وقت تهران، خریده بود، خود شخصاً به کشتن وی اقدام و در این برخورد حتی با کسروی گلاویز هم میشود.
ترور کسروی در اردیبهشت ۱۳۲۴ش توسط نواب به علت فرسودگی اسلحه موفق نبود.
نواب پس از دستگیری با پیگیری علما آزاد گشت، اما بار دوم نواب با کمک دوستانش توانست کسروی را در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ش با موفقیت ترور نماید. تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس
تشکیل فدائیان اسلام
سید نواب «جمعیت مبارزه با بیدینی» که بعداً نام «جمعیت فدائیان اسلام» را در سال ۱۳۲۳ و همراه با مهدی سراج انصاری، قاسم اسلامی و مهدی شریعتمداری تشکیل میدهد سید مجتبی نواب صفوی از اعضای این جمعیت و رهبران آن بود.
این جمعیت هسته اولیه فدائیان اسلام را تشکیل میشود، که در صدد مبارزه با مفاسد اجتماعی، کجرویها و انحرافات عقیدتی و فرهنگی در جامعه بودند.
هدف تشکیل آن مبارزه با نابهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی در جامعه و به خطر افتادن دین و فرهنگ اسلامی بود.
وی بلافاصله پس از آزادی از زندان از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶ش با سفر به شهرهای مختلف و ملاقات با مردم و علما ضمن تبلیغ دین به جذب افراد شجاع، معتقد و مبارز برای فدائیان اسلام پرداخت.
پس از آن با تحت تعقیب قرار گرفتن وی به مبارزه مخفی روی آورد.
ترور وابستگان استعماری مانند احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزمآرا و حسین علاء از جمله فعالیتهای سیاسی این جمعیت است.
فعالیتهای جمعیت فدائیان اسلام
- شرکت در برگزاری تظاهرات ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۷ش در همدردی با مردم فلسطین طی اشغال اراضی و تشکیل دولت اسرائیل.
- ثبتنام از داوطلبان جنگ با اسرائیل که دولت اجازه اعزام به آنها نداد.
- شرکت در کنگره بینالمللی فلسطین در اردن و سخنرانی وی مبنی بر اسلامی خواندن مساله فلسطین نه عربی بودن آن.
- ملاقات با شاه حسین و دعوت وی به اجرای اسلام.
- رفتن به مصر به دعوت اخوان المسلمین.
- سفر به چند کشور عربی لبنان، سوریه، عراق.
- تلاش برای ایجاد وحدت اسلامی.
- ممانعت از دفن رضاشاه در نجف و قم.
- ترور نافرجام هژیر، ترور رزم آرا و عَلَم.
و… فعالیت در قالب هیاتهای مذهبی و مسافرت به شهرهای مختلف در تبلیغ دین اسلام که پس از شهادت وی نیز ادامه یافت، از دیگر اقدامات ضداستبدادی و ضداستعماری این جمعیت بود.
ویژگیهای جمعیت فدائیان اسلام
جمعیت فدائیان اسلام که پیوندی ناگسستنی با نواب صفوی بهعنوان رهبر این گروه دارد، با هدف اجرای احکام اسلام، تشکیل حکومت اسلامی با هدف کلان جهانیسازی اسلام، مبارزه با نظام سلطنت و مخالفت با اساس رژیم پهلوی یعنی شاه تاسیس شد.
نواب معتقد بود
نواب معتقد بود اصلاح را در دو سطح بالای جامعه یعنی حکومت و مردم باید انجام داد و آگاه ساختن مردم نسبت به مسائل اسلامی اولین گام در این راه است.
اعضای جمعیت، متشکل از تربیتیافتگان اسلام، وفادار و آماده جانفشانی،ورزشکار بودن، داشتن احساس مسؤولیت دینی، اخلاص، هدف بودن اسلام، گفتن اذان و نماز اول وقت، تشکیل جلسات تفسیر قرآن و اسلامشناسی، گذاردن کلاه و محاسن، داشتن پرچمی به رنگ سبز و سفید، با عبارت لاالهالاالله، محمد رسولالله، علی ولیالله از ویژگیهای این جمعیت بود.
روش مبارزه نواب
روش مبارزه نواب بدینگونه بود که در سطح جامعه به آگاهسازی مردم میپرداخت و در سطح بالای جامعه و حکومت ابتدا به آگاهسازی فرد نسبت به عملی که انجام میدهد دست زده،
در صورت عدم تاثیر، به وی هشدار میداد و در صورت لزوم به ترور وی دست میزدند.
نواب در شرعی بودن اقدامات، بهویژه کسب مجوز از علما در ترور افراد بسیار دقیق بود.
نواب و مصدق از پیمان تا زندان
در سالهای پرتنش دهه سی شمسی، مبارزات مشترک مذهبیون به رهبری سید ابوالقاسم کاشانی و ملی گراها به رهبری مصدق علیه حکومت پهلوی به اوج خود رسیده بود که ملی شدن صنعت نفت یکی از اهداف این مبارزات بود و رزم آرا نخست وزیر وقت مهمترین مانع جهت تحقق آن به شمار میرفت.
نواب صفوی با برخی از سران جبهه ملی ملاقاتی ترتیب داده و از آنان درباره اجرای احکام اسلام در صورت به قدرت رسیدن جبهه ملی عهد میگیرد.
با قبول این پیمان از جانب نمایندگان ملّیون، نواب نیز قول حذف فیزیکی رزم آرا به عنوان مانع اصلی ملی شدن صنعت نفت و اداره حکومت بر اساس موازین اسلام را به آنان میدهد.
با آغاز دوران نخستوزیری مصدق، اختلافات وی با نواب شروع شد، دستگیریهای متعدد اعضای فدائیان اسلام از جانب دولت ملی، اعتراضهای نواب به این بازداشتها، همچنین صدور بیانیههایی از جانب نواب که در آن خواستار اداره کشور توسط پیشوای مسلمین شده بود به این اختلافات دامن زد، در نتیجه آن نواب در ۱۳ خرداد ۱۳۳۰ شمسی دستگیر و به زندان قصر منتقل شد.
نواب صفوی به مدت بیست ماه از بیست و هشت ماه دولت مصدق را در زندان بود و تنها زندانی سیاسی این دوره است.
همپیمانی با آیتالله کاشانی و ایده حکومت اسلامی
آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی را در ایران به جرم دفاع از اسلام به زندان افتاده بود که با حمایت قاطع علمای نجف و سخنرانی نواب، آیت الله کاشانی آزاد می شوند.
بعد از آزادی آیتالله کاشانی دیدارهایی با ایشان صورت میگیرد.
جناب نواب نظرات خود را به ایشان عرضه میدارد و اعلام میکند که در صدد ایجاد حکومت اسلامی در ایران است، ایت الله کاشانی با نواب میثاق میبندد تا در ایران حکومت اسلامی بنا نهند.
همپیمانی با آیتالله کاشانی در اواسط ۱۳۲۴ش مبنی بر اجرای احکام اسلام و حمایت از جبهه ملی به توصیه آیتالله کاشانی نقش اساسی در راه یافتن آیتالله کاشانی به مجلس، نخستوزیری مصدق و ملی شدن صنعت نفت داشت. تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس
مخالفت با پیمان سنتو
پیمان سنتو مسالهای است که پس از آمدن نواب به ایران پیش آمده است.
در این پیمان هشت مادهای تلاش بر آن است تا امنیت خاورمیانه به سود امپریالیزم آمریکا و انگلیس تضمین گردد و با خطر کمونیسم مقابله شود.
در واقع با وارد شدن ایران به این پیمان، ایران پایگاه نظامی آمریکا در منطقه شناخته خواهد شد.
رهبر فدائیان اسلام با انتشار اعلامیهای مخالفت خویش را ابلاغ کرد و گفت:
«مصحلت مسلمین دنیا پیوستن و تمایل به هیچیک از دو بلوک نظامی جهان و پیمانهای دفاعی نبوده، باید برای حفظ تعادل نیروهای دنیا و استقرار صلح و امنیت یک اتحادیه دفاعی و نظامی مستقلی تشکیل دهند».
بدینوسیله نواب آشکارا در مقابل آمریکا و مهرههای دست نشانده آن قرار گرفت و به آنها اعلان جنگ داد. این زمانی است که وی به همراه یارانش در این حرکت الهی یکهتاز میدان نبرد با استکبار جهانی هستند.
اعدام انقلابی حسین علاء،
اعدام انقلابی حسین علاء، نخست وزیر و طرف ایرانی در انعقاد پیمان سنتو مورد نظر رهبر فدائیان اسلام بود. یاران بسیج میشوند تا وی را قبل از خروج از ایران اعدام کنند.
ذوالقدر در مسجد شاه و سیدعبدالحسین واحدی در آبادان این مهم را برعهده گرفتند.
در این نبرد رهبر فدائیان اسلام و یاران ایثارگرش میدانستند که با این اقدام مهر شهادت بر شناسنامه زندگی پر بارشان خواهد خورد، از اینرو مشتاقانه دست به اینکار میزدند.
آنان کسانی بودند که سالها چوبهدار بر دوش خویش حمل مینمودند و خونریز طلب میکردند تا با شهادت، سعادت ابدی را در آغوش کشند و به لقای محبوب رسند.
تالیف کتاب منشور حکومت اسلامی
جناب نواب صفوی با تالیف کتابی تحت عنوان «جامعه و حکومت اسلامی» و انتشار آن در آبان سال ۱۳۲۹ روش صحیح حاکمیت را بیان میدارد.
او معتقد است جز با حرکت ریشهای و تقویت فرهنگ اصیل اسلامی در جامعه با استکبار جهانی نمیتوان مقابله کرد.
این سید مجاهد به پیروی از نامه حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) به مالک اشتر، اصول سیاسی اسلام را به مردم بیان میکند و به شاه و غاصبان حکومت هشدار میدهد که در صورت اجرایی نکردن دستورهای اسلامی بهدست فرزندان مقتدر و فداکار اسلام از بین خواهند رفت.
نواب صفوی در جهت نیل به حکومت اسلامی و استقرار مدینه قرآنی غدیر گام برمیدارد و خود را به قالبهای نظام مشروطه محدود نمیسازد.
در این مسیر وی علاوه بر استادش در نجف اشرف (علامه امینی)، از حضرت امام خمینی در حوزه علمیه قم منشور حکومت اسلامی را فرا میگیرد و بی محابا به برپایی آن نظام مقدس اقدام مینماید.
پیشنهادات جذاب برای نواب
لازم به ذکر است که محمدرضا پهلوی بعد از ۲۸ مرداد ۱۳۳۳ش بهمنظور خاموش ساختن حرکت اسلامی سه پیشنهاد توسط امام جمعه به وی داده شد که نواب همه آنها را رد کرد.
وی صد هزار تومان وجه نقد به همراه داشت تا با قبول پیشنهاد به نواب دهد.
پیشنهادهای شاه که برای به دام انداختن نواب چیده شده بود، عبارتند از:
۱. دادن سفارت یکی از کشورهای اسلامی.
۲. دادن منزلی در قم به وی با ماهی ده هزار تومان.
۳. تشکیل یک حزب بزرگ اسلامی با همکاری نواب با مخارج دربار.
نواب با کمال قاطعیت به امام جمعه میگوید: «خجالت نمیکشی مرا به درگاه معاویه دعوت میکنی؟»! امام جمعه وجه نقد را برداشته، به سرعت میرود.
پیش از آن برای رهبر فدائیان اسلام تولیت آستان قدس رضوی پیشنهاد شده و ایشان رد کرده بود.
دستگیری و شهادت
فداییان اسلام در اعتراض به پیوستن ایران به پیمان بغداد، حسین علاء نخستوزیر وقت را در آستانه سفر به بغداد جهت شرکت در اجلاس این پیمان در روز ۲۵ آبان ۱۳۳۴ توسط مظفر ذوالقدر ترور کردند، اما وی جان سالم به در برد و ضارب دستگیر شد و به دنبال آن نواب صفوی و دیگر اعضای مؤثر فدائیان در اول آذر آن سال بازداشت گردیدند.
در دی همان سال در دادگاهی نظامی محاکمه شدند.
سرانجام پس از چند جلسه، دادگاه، نواب صفوی به همراه مظفر ذوالقدر، خلیل طهماسبی و محمد واحدی به اعدام محکوم شد. پس از دو ماه شکنجه در ۲۷ دیماه ۱۳۳۴ش به شهادت رسید.
حکم دادگاه در بامداد ۲۷ دی ۱۳۳۴ به اجرا درآمد. وی به هنگام شهادت، در لحظههای آخر حیات با لحنی دلنواز آیاتی از قرآن کریم را تلاوت نموده، بانگ اذان سر میدهد و نزدیکیهای طلوع فجر به آسمانیان میپیوندند.
پیکر آنها را در مسگرآباد تهران به خاک سپردند.
آخرین وصیت نواب قبل از اعدام این بود که:
«ما شهید میشویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهد کرد»
نبش قبر
چند سال بعد نواب صفوی نبش قبر شد و بازمانده پیکرش به قم منتقل گردید.
گفته میشود نبش قبر با اجازه مرعشی نجفی و با اقامه مجدد نماز میت توسط او انجام گردیدهاست.
دیدگاه ها نسبت به شهید نواب:
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) درباره ایشان فرمودند که:
«راه آقای نواب به قدری خالص و بیغلوغش بود که حد و مرز نداشت … و به قدری خالصانه و صادقانه بود که نیازی به گفتن من هم ندارد».
حضرت آیتالله خامنهای نیز سرمشق و الگوی آغازین مبارزات اسلامی خود را مرهون نواب و پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون شهامتها و از جانگذشتگیها و سرانجام شهادت آنها میدانند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر ایران در دستنوشتهای بر روی عکس نواب صفوی در وصف او نوشت
«سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت در زمان ما».
وی همچنین در مورد نواب صفوی میگوید :
اولین جرقههای انگیزش انقلابی به وسیله نواب در من به وجود آمد.
همچنین وی را نویسنده کتابی به نام راهنمای حقایق به عنوان اولین کسی یاد میکند که در قالب این کتاب قانوناساسی حکومت اسلامی را نوشت.
جعفر شجونی از اعضای جامعه روحانیت مبارز وجود افرادی مانند نواب صفوی را لازمه دفاع از انقلاب اسلامی ایران میداند و میگوید:
«ما برای دفاع از انقلاب اسلامی کسانی را احتیاج داریم که شجاعت شهید نواب صفوی را برای دفاع از اعتقادات ملت ایران داشته باشند.» تحقیق در مورد شهید نواب صفوی کلاس
بخشی از وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
…. آه برادران! من دیدم و دیده هر عاقلی می بیند که محبت خدا از هر محبتی شیرین تر و اطاعت فرمانش از اطاعت شیطان و شهوت نفس، گرامی تر ، و پرهیز از عذاب آینده جاویدی که انبیا برای بدکاران وعده کرده اند، از پرهیز از معصیت های زودگذر دنیا عاقلانه تر، و امید به رحمت و نعمت لذت حتمی و بی آرام بهشت، از امید به لذت فانی و خیالی و احتمالی دنیا پابرجاتر و استوارتر می باشد…
فراموش نکنید که راه راست از هر کجا کج شد، بیراهه و به سوی هلاک است و پس از پیغمبر، راه از خانه اوصیا اولی و پانزده فرزند عزیزش تا امام زمان (ع) بوده که زنده و غایب است و خدا زمین را به وسیله او پر از عدل و داد می کند؛ انشاءالله، به یاری خداوند توانا.
تهران، برادر شما سید مجتبی نواب صفوی
تهیه و تنظیم: سایت کلاس درسی / شافعی.
دیدگاه کاربران ...
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.